چرا زن و شوهرها دعوا میكنند؟
دلیل اصلی و عمده اختلافات و جروبحثهای زناشویی را باید در اختلافات فرهنگی دانست و اینكه تعریف ارزشها از دید هر كدام از زن و شوهرها متفاوت است. بسیار زیاد شاهد هستیم كه سردرگمی بین سنت و مدرنیته، محل اختلاف در زندگی زناشویی است. از دیگر عواملی كه میتوان به آن اشاره كرد، نداشتن مهارتهای ارتباطی و حل مسئله در زن و شوهر است. با دانستن مهارتهای زندگی، همسران میتوانند یكدیگر را به راحتی درك كنند. یكی دیگر از علل مشاجره و دعوا بین همسران، تلاش برای تغییر دادن رفتارهای یكدیگر است، وقتی یكی از همسران درصدد تغییر رفتار شریك زندگیاش برمیآید، ناخودآگاه باعث میشود كه شریكش از خود مقاومت نشان دهد كه این مقاومت و سپر دفاعی در دست گرفتن باعث جرو بحث در زندگی میشود.
نمیشود یك زمان مشخص را بهعنوان مناسبترین زمان جر وبحث و مشاجره ذكر كرد، زیرا این بستگی به نوع سبك زندگی و تفاوتهای فردی دارد و نمیتوان برای همه زوجها نسخه واحدی پیچید و مثلا گفت جرو بحث در صبحها بهتر از شبهاست یا برعكس. مثلا ممكن است همسر تا دیر وقت سركار باشد در نتیجه مسلما نمیتوان در ساعات شب یا نیمهشب مشكلات را با او مطرح كرد یا اینكه اگر شریك زندگیمان علاقهمند به بازیهای فوتبال یا سریالهای تلویزیونی باشد، نمیشود در حین تماشای برنامههای مورد علاقه با او مشاجره كرد اما باید این مسئله را یادآوری كرد كه زن و مرد در صورت امكان در حضور والدینشان، در مهمانیهای خانوادگی و دوستانه، مقابل فرزندانشان، در اماكن عمومی و در زمانی كه سر كار هستند از مشاجره دوری كنند و اجازه ندهند كه مسائل و مشكلات زندگی از حریم خصوصیشان تجاوز كند.
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »
آری… با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید
چای تركیبات مدر دارد و منجر به افزایش دفع آب و الكترولیتها از بدن میشود كه این خود میتواند باعث اختلال الكترولیتی در بدن شود و عوارض خفیف تا شدیدی را برای سلامت فرد مصرفكننده داشته باشد. بنابراین نخستین توصیه این است كه مصرف چای و نوشیدنیهای مشابه آن باید در حد تعادل باشد و این مقدار، برای یك فرد عادی كه مشكل گوارشی و بیماری خاصی نداشته باشد، بین 2 تا 4 استكان در روز است. مصرف زیاد چای میتواند مشكلات مختلفی را بههمراه داشته باشد، همچنین میتواند زمینهساز اختلالات گوارشی، یبوست و ریفلاكس (برگشت اسید معده به داخل مری) شود.
از طرف دیگر افراد معمولا چای خود را همراه با یك ماده خوراكی شیرین مصرف میكنند. این شیرینیها معمولا مقدار زیادی كالری دارند. بنابراین اگر مصرف چای طی روز زیاد باشد، مقدار زیاد كالری و قند سادهای كه از این طریق وارد بدن میشود، میتواند مشكلساز باشد و حتی منجر به اضافهوزن و چاقی شود. در واقع مقادیر زیاد قند ساده در بدن میتواند تبدیل به چربی، كلسترول و تریگلیسیرید شود و درنهایت باعث افزایش چربی خون شود. افزایش كلسترول یا چربی خون هم میتواند در درازمدت زمینهســـاز بیمــاریهای قلبی- عروقی، فشار خون و بیماریهای وابسته شود. بنابراین باید در مصرف این خوراكیهای شیرین تعادل را رعایت كرد؛ بهخصوص اگر فرد دچار مشكلات سلامت و اضافهوزن باشد. در ضمن تمام چایها كافئین دارند. تنها ممكن است درصدشان متفاوت باشد. چای، قهوه، نسكافه و شكلات از جمله منابع اصلی دریافت كافئین محسوب میشوند. كافئین یكی از عواملی است كه باعث كاهش حركات دودی دستگاه گوارش و ایجاد یبوست میشود.
تفاوت زیادی میان ویژگیها و مواد مغذی موجود در خرمای تازه و خرمای خشك وجود ندارد. تنها اینكه خرمای خشك از لحاظ كالری متراكم است، زیرا آب خود را از دست داده و قند موجود در آن متراكم شده است، بنابراین درصد كالری آن بیشتر است. درحالیكه خرمای تازه یا رطب آب بیشتری دارد و درصد كالری آن نسبت به وزنش كمتر است.
مواد گیاهی مانند هل، دارچین و عرق نعناع ﺗﺮﻛﻴﺒﺎﺕ ﻓﻼﻭﻧﻮﺋﻴﺪﻱ یا آنتی اكسیدانی دارند و اگر به چای اضافه شوند، خاصیت آنتیاكسیدانی آن را بالا میبرند اما نباید فراموش كنیم این نوشیدنی با ذائقه و عادت مردم در ارتباط است و ممكن است برخی از افراد از طعم هل، دارچین و عرق نعناع لذت ببرند و برخی دیگر آن را دوست نداشته باشند؛ به هرحال تاكید میشود كه مانند چای، این مواد را در حد تعادل مصرف كنید. یكی از اصول مهم در دانش تغذیه اصل تعادل است؛ یعنی اگر چای، هل، دارچین و مواد دیگری كه آنتیاكسیدان دارند بیش از حد مصرف شوند، میتوانند اثرات منفی و معكوسی را ایجاد كنند. بهطور مثال اگر یك فرد در روز 3 تا 4 استكان چای مینوشد، بهتر است 2 استكان از آن را با هل، دارچین یا عرق نعناع و2 استكان دیگر را بهصورت ساده بنوشد.
این جملات را هرگز به فرزندتان نگویید
1.بیشتر تلاش کن، تو می توانی
ممکن است احساس کنید که فرزندتان در مدرسه، در ورزش یا در مهارت های دیگر آن طور که باید و شاید از توانایی هایش استفاده نمی کند. هر گونه اظهارنظری که نارضایتی شما را نشان بدهد نه تنها او را دلسرد می کند بلکه می تواند نتیجه عکس داشته باشد. وقتی چیزی از فرزندتان می خواهید، دقیقا مشخص کنید که توقعتان چیست. مثلا بگویید "وقتی اتاقت را کاملا تمیز کردی اجازه داری کارتون تماشا کنی."
2. کمتر غذا بخور
بهتر است از هر جمله ای که ذهنیت کودک را نسبت به ظاهرو بدنش تحت تاثیر قرار می دهد بپرهیزید. مثلا نگویید "مطمئنی که باید یک کیک دیگر بخوری؟" . همین طور از به کار بردن هر صفتی خود داری کنید. مثلا نگویید فرزندتان "پرخور" یا "بهانه گیر" است. در عوض، سعی کنید به نکات مثبت اشاره کنید و به جای کلی گویی، منظور دقیقتان را بیان کنید مثلا بگویید "چه خوب که سوپ مرغ را امتحان کردی."
3. تو همیشه... تو هیچ وقت ...
هرگز از کلماتی مثل "همیشه" یا "هیچ وقت" استفاده نکنید. در پس این کلمات تاثیراتی وجود دارد که می توانند تا آخر عمر با کودکتان بمانند. جمله ای مانند "تو همیشه وسائلت را گم می کنی" باعث می شود که او احساس بدی راجع به خودش پیدا کند و واقعا تبدیل به کودکی شود که همیشه وسائلش را گم می کند. به جای به کار بردن جملات منفی از فرزندتان بپرسید که چگونه می توانید به او کمک کنید تا رفتارش را تغییر دهد. مثلا بگویید "من احساس می کنم گاهی فراموش می کنی وسائلت را کجا گذاشته ای. ما چگونه می توانیم کمکت کنیم؟"
4. چون من می گویم!
گفتن چنین جمله ای شما را رئیس مطلق معرفی می کند و به حس استقلال و لیاقت کودک ضربه می زند. همچنین باعث می شود کودک شما یکی از فرصتهای یادگیری را از دست بدهد. مثلا تصور کنید که بچه های شما دوست دارند به جای آمدن به خانه خاله تان به پارک بروند و بازی کنند. به آنها بگویید " می دانم دوست دارید بازی کنید ولی خاله دوست دارد شما را ببیند و ما باید به بزرگترها احترام بگذاریم."
5. به تو گفته بودم...
تصور کنید چندین بار به پسرتان گفته اید که اگر همه بعدازظهر بازی کند وقت کافی برای امتحان ریاضی اش نخواهد داشت. و حالا پسرتان نمره اش را گرفته و شما از آن ناراضی هستید. گفتن جمله "به تو گفته بودم" باعث می شود او فکر کند همیشه حق با شما است و او همیشه اشتباه می کند. در عوض سعی کنید به نتایج مثبت کارهای او اشاره کنید، مثلا وقتی به حرفتان گوش می کند و اتاقش را تمیز می کند بگویید " حالا اتاقت بهتر به نظر می رسد نه؟ پس بهتر است همیشه اتاقت را تمیز کنی."
6. تو بهترینی
اگر همیشه کودکتان را تحسین کنید و به او بگویید که چقدر با هوش و زرنگ است، کم کم در مورد امتحان چیزهای تازه یا سخت تر دچار تردید خواهد شد چون می ترسد که نتواند مثل همیشه خوب و باهوش باشد. همچنین وقتی فرزند شما درگیر کاری باشد و به مشکل برخورده باشد، گفتن جمله ای مانند"اما تو خیلی زرنگ هستی" نتیجه عکس خواهد داشت، چون احساس می کند که لیاقت صفت های خوبی که به او می دهید را ندارد. بهتر است تنها به تلاش و کوشش او بها بدهید و بگویید "تو خیلی تلاش می کنی پس حتما موفق می شوی" یا "کارت عالی بود آفرین."
7. نگران نباش
اشکالی دارد اگر به کودک مضطرب و نگرانتان دلداری بدهید؟ بله، چون اگر به او بگویید که نباید نگران باشد احساس او را نادیده گرفته اید. همین طور جملاتی مثل "گریه نکن" یا "آرام باش" نتیجه ای مشابه خواهند داشت. در عوض بگویید " می دانم نگران هستی. می توانی به من بگویی چه چیزی بیشتر از همه نگرانت کرده است؟ "
8. بهتر است با او دوست نباشی
هرگز به فرزندتان نگویید که از بعضی دوستانش خوشتان نمی آید و نباید با آنها دوست باشد. این نظر شما هر دلیلی داشته باشد، باعث می شود که توجه فرزندتان نسبت به آن شخص خاص بیشتر شود. در عوض بکوشید با او صریح و مستقیم صحبت کنید تا بتوانید مکالمه ای راحت و روشن در مورد ارزش ها و چیزهای خوب و بد با فرزندتان داشته باشید. مثلا بگویید "چه چیز آن دوست برای تو جذاب است؟ شما دونفر چه کار می کنید؟".
9. این طوری نه. بگذار نشانت بدهم
تصور کنید که از فرزندتان خواسته اید کاری را انجام دهد، ولی او در انجام آن چندان موفق نبوده است. مسلما سخت است که جلوی خودتان را بگیرید و در انجام آن کار دخالت نکنید. ولی این کار اشتباه است چون فرصت یادگیری را از او می گیرد، ضمن اینکه در صورت تکرار باعث می شود که او کم کم از امتحان چیزهای تازه بترسد. سعی کنید به جای اینکه آن کار را خودتان اجام دهید، با او همکاری کنید و بگویید "مادر من به من یاد داده که چگونه حوله ها را تا بزنم. بگذار به تو نشان بدهم."
شخصیت شناسی از طریق لبخند
دانشمندان علوم رفتاری، عموما بر این موضوع توافق دارند كه چهره، مهمترین منبع اطلاعات در زمینه هیجانهاست و برای درك احساس گوینده باید حالتهای متغیر چهره او را به شكلی كه تهدیدكننده نباشد، مشاهده كرد. واقعیت این است كه زبان بدن كمتر دروغ میگوید. ممكن است فردی از آشنایی با فرد دیگری ابراز رضایت كند اما نحوه لبخند زدن، نوع دست دادن و حتی نگاهش این پیام را منتقل نكند. خشم، ناراحتی، غم و نگرانی جز در كلام، در چهره افراد هم نمود پیدا میكند. شاید بتوان گفت زبان بدن بازتاب احساسات افراد است و در این میان دهان، نحوه لبخند زدن و حتی جویدن لبها میتواند پیامهای متفاوتی را انتقال دهد. بنابراین بهتر است با زبان جسمانی دهان آشنا شوید تا احساسات فرد مقابل را بهتر درك كنید.
دهان با بسیاری از پیامهایی كه زبان بدن منتقل میكند در ارتباط است و نه تنها عملكردش هنگام صحبت كردن تعجبآور است بلكه از دید بسیاری از روانشناسان با تغذیه دوره نوزادی نیز در ارتباط است و در زندگی آینده با احساساتی مانند امنیت و عشق میتواند بروز و ظهور كند. دهان، بخش فوقالعاده انعطافپذیر صورت است و میتواند توسط انگشتان شخص لمس شود. میتوان گفت بخش رسانای بدن دهان است، زیرا علاوه بر حركاتی كه میتواند نشانه پیامی خاص در فرد مقابل باشد،
نیمه شعبان؛ شبی به فضیلت لیلة القدر
حضرت ولی عصر(عج) و آخرین حجّت الهی در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ (ه. ق) چشم به جهان گشودند و احتمال اینکه این شب مبارک شب قدر باشد، وجود دارد؛ چنانکه امام صادق(ع) در ابن باره فرمود: همانطور که خداوند به پیامبر(ص) شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد.
شب نیمه شعبان، شب بسیار مبارکى است. پیامبر گرامی اسلام (ص) در حدیثی فرمود: در نیمه شعبان اجلها نوشته و ارزاق قسمت می شود و خدای عزّ وجلّ در این شب بیش از موهای بزهای قبیله بنیکلب، بندگانش را میآمرزد و فرشتگان را به آسمان دنیا و از آنجا به زمین نازل میکند و در این نزول ابتدا در مکه فرود میآیند.
از امام جعفر صادق (ع) روایت است که از امام محمدباقر(ع) در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شبها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مىفرماید و ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش مىآمرزد. پس سعى و کوشش کنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که سائلى را از درگاه خود تا زمانی که مطلب گناهی را درخواست نکند؛ دست خالى برنگرداند.
امام صادق(ع) نیز درباره رابطه شب قدر و نیمه شعبان فرمود: «همانطور که خداوند به پیامبر(ص) شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد».
اعمال شب نیمه شعبان
اداب میـهـمانـی دادن و میـهـمـانـی رفـتـن
میـهـمانـی دادن و میـهـمـانـی رفـتـن نـیـز بـه نوبه خود واجد آداب و اصول اساسی است که می بایست به دقت رعایت گـردند تـا اوقــات مــفـرح، بــی خطر و بیاد ماندنی هم برای میزبان و هم میهمانان فراهم آید.آیا می خواهید میزبانی شما در همه جهات تمام و کمال باشد؟ این مقاله به شما کمک می کند تا یک میهمانی بی نقص داشته باشید
1- اول ببینید چه تعداد مهمان دارید. اگر تعداد بچه ها زیاد باشد، می توانید یک میز مخصوص فقط برای بچه ها بچینید. اما اگر می خواهید که بچه ها هم سر همان میز اصلی بنشینند، اگر بچه های خیلی کوچک هم در جمع وجود داشته باشد، باید از صندلی های مخصوص کودکان استفاده کنید.